دایی همتی .دایی همتی کیست؟ آیا اورا می شناسید؟؟؟!!!
شهیدداودآجورلو
شهیدداودآجورلو-عشق

بسم الله الرحمن الرحیم

السلام علیک یا بقیه الله

دایی همیتی کیست ؟؟؟؟؟!!!!!!!!

آیا اورا می شناسید ؟؟؟؟

آری این اسم برای بچه های سوسنگرد خیلی آشناست ، با شنیدن نام دایی همتی همه یاد پل چوبی دزفول می افتند، همه اون رو دایی خطاب می کردند وایشان می گفت: تمام بچه ها ی ایران خواهر زاده های من هستن ومن دایی آنها ، آری بچه های سوسنگرد با این نام بسیار عشق بازی می کنند وقتی مادران می خواهند داستان جنگ وپیروزی سوسنگرد را تعریف کنند از پل چوبی دایی همتی برای بچه های شون می گن ، بچه های سوسنگرد یاد پل چوبی بخیر.پلی که منجر به نجات سوسنگرد از معاصره دشمن شد. آری نقش این پل اون روز برای رزمندگان خیلی با ارزش بود که دکتر چمران و... پس از آن تازه فهمیدند دایی همتی کیست !!! آری سرداری که این روز ها بی نام ونشان است .می گفت دایی ما برای اسم ورسم به جبهه نرفتیم هرکاری بچه ها کردند برای رضای خدا بوده اونا با خدا سروکار دارند با ابا عبدالله و...وقتی پای صحبت هاتی این پیر با صفا ومهربان ودلسوز خط امام رحمته الله علیه می نشینی دیگر دلت نمی خواهد که بلند شوی .وقتی از بچه های جبهه می گه ، وقتی از اهل بیت صحبت می کنه اشکاش امون نمی دن.یاد پل سوسنگرد بخیر .

 

خاطره ای از شهیداسحاق عزیزی از زبان دایی همتی

دایی همتی می گفت بیش از پنج ماه از جنگ نگذشته بود که سوسنگرد محاصره شد که توسط بچه های گردان علم الهدی آزاد گردید( فرمانده این گردان در ابتدا شهید دیده ور بود که بعد از شهات ایشان اسحاق عزیزی جانشین ایشان گردید وبعد از اسحاق حسین عمودی و...) می گفت پس از عملیات که این عملیات یک روز طول کشید به فرماندهی اسحاق عزیزی پیروز شدیم که در زمان برگشت از عملیات اسحاق عزیزی برای بچه ها تعریف می کرد که دیشب خواب رهبر ( آیت الله خمینی رحمته الله علیه ) را دید که ایشان جلو تر از همه بودند ومن (اسحاق ) وبقیه بچه ها پشت سر ایشان در حال حرکت در داخل کانال بسوی عراقی ها بودیم وقتی که به دشمن  نزدیک می شدیم به حضرت آقاعرض کردم که آقا کمی با احتیاط برویم به عراقی ها نزدیک شدیم وحضرت آقا در جواب فرمودند نگران نباشید عراقی ها هم کورهستن وهم کر بیاید ونترسید .

خاطره ای در مورد حفر کانال

دایی همتی می گفت وقتی داشتن کانال را حفر می کرند وقتی به آسفالت جاده رسیدند بچه ها خاک ها را بیرون می آورند وخارج کانال می ریختند که در بین آنها یک روحانی بود که وقتی خاک را به خارج می برد دیر بر می گشت بچه ها از ایشان سئوال کردند حاج آقا چرا وقتی شما خاک ها را می برید خارج کانال دیر بر می گردید که ایشان فرمودند یک خورده دورتر از اینجا خانه ای است که جلوی آن گود گردیده ( احتمالاً بر اثر اثابت آتش دشمن ) من این خاک ها را می برم می ریزم آنجا .می گفت دایی خیلی حرفه ما یک همچین بچه های داشتیم و...

دایی همتی می گفت :

دایی جان اینها رو که می بینی دزدی می کنند برای جسمشون دزدی می کنند اینها برای جسم شون زندگی می کنند روح که نیازی به کت وشلوار نداره نیازی به ماشین نداره اینها با روح زندگی نمی کنند اینها با روحشان قهر هستن اگه با روح زندگی کنی وسر وکار آدم بیشتر با روحش باشه دیگرنیازی به این همه دادگاه وپاسگاه نبود دایی جان یه مسلمون باید به رفیقش اطمینان داشته باشه اگه پول نداشت دست کنه تو جیب رفیقش پول بردار ویه یاداشت برای رفیقش بزاره من از جیبت پول برداشتم می گفت دایی جان امام حسین هم اگه می خواست به حرف یزیدیان گوش بده هیچ وقت شهید نمی شد وبهترین زندگی رو داشت ولی دایی جان اون راه حق رو رفت راه خدا توی این راه باید سختی کشید اگه می خوای به جایی برسی اگه می خوای برای خدا عزیز باشی باید هرچی داری برای خدا بدی امام حسین ( ع ) از هیچ چیزی در راه خدا دریغ نکرد ما چه کردیم دایی جان و...

دایی یک خاطره از رضا پسرت برامون بگو

دایی وقتی اسم پسر شهیدش رو می برد می خندید ... گفت رضا هم از زبون بچه های جبهه به من می گفت دایی

دایی میگه رضا به من می گفت دایی اگه کسی به ما بدی کرد نباید ما هم به او بدی کنیم ما باید به او خوبی کنیم محبت کنیم اون یه روزی متوجه اشتباه خودش می شه و...

آری دایی همت این سری که از بروجردبه تهران آمده بود به دیدار چند تا از خانواده شهدا رفت وبه پدر ومادر اونها دلداری می داد ومی گفت یه وقتی فکر نکنید ما شهدا وخانواده هایشان را فراموش کرده ایم ما هرچه داریم از شهدا داریم .ما مدیون خون شهدا وخانواده های اونها هستیم .ولی نمی گفت که خودش هم پدر شهید است ...

اللهم عجل لولیک الفرج خدایا در ظهور آقا امام زمان (عج ) تعجیل بفرما.آمین

 


شهیدداودآجورلو اللهم عجل لولیک الفرچ بحق زینب سلام الله علیه

درباره وبلاگ

شهدا دعا داشتند،ادعا نداشتند نیایش داشتند،نمایش نداشتند حیا داشتند،ریا نداشتند رسم داشتند،اسم نداشتندو... کجائید ای شهیدان خدایی، بلاجویان دشت کربلایی، کجائید ای سبکبالان عاشق، پرنده تر زمرغان هوایی.
آخرین مطالب
نويسندگان